صبحی دیگر رسید و من در انتظار تو چشم میگشایم
و دلم لبریز است از دیدن خورشید جانم
تا جان ببخشد و ذوب کند یخهای کسالت و اندوه را تو با چشمانت زندگی
و شادی را برایم به ارمغان می اوری ساده می ایی
و پر شکوه و چه میدانی از غوغا و بلوایی که بپا میکنی دردرونم .
چشانم سخت تورا میجویند ای جاری زلال . ای تابیده بر دلت مهر.
و من باز هم از دستانت شکوفه مهربانی میچینم امروز .
------------------------------------------------------------
اندازه تصویر : 3771x2121
برای نمایش تصویر ، در اندازه اصلی و دریافت آن ، روی خود عکس کلیک کنید!!
عکسش هم خودم گرفتم ^_^